هر یک از زن و مرد برای اداره بهتر زندگی و تأمین آسایش و حفظ کیان خانواده، نسبت به یکدیگر مسئولیت ها و وظایفی برعهده دارند که گرچه این وظایف متفاوتند؛ ولی متناسب و هماهنگ با ساختار وجودی آنها بوده و مایه تحکیم و حفظ خانواده می گردد؛ بدین ترتیب می توان گفت که هر کدام در انجام وظیفه خود کوشاتر باشند، نقش بیشتری در تحکیم خانواده خواهند داشت.

در این میان گرچه رعایت پاکدامنی و عفّت در زندگی زناشویی از سوی زنان مهم تر و تأثیرگذارتر است؛ اما حقیقت آن است که برخورداری از این صفت ارزشمند جزء وظایف متقابل همسران بوده و آراستگی هر یک از آنان به ملکه عفّت، نتایج گران بهایی در تأمین سعادت خانوادگی آنان ایفا می نماید. برخی از این آثار و نتایج که انگیزه تأکید فراوان بر این صفت اخلاقی است، عبارتند از:


1- جلب اعتماد همسر

اعتماد به همسر یکی از ضروریات زندگی خانوادگی و مایه استحکام وسعادت زندگی زناشویی است تا جایی که می توان گفت بدون آن نمی توان زندگی خوش و باصفایی داشت؛ زیرا انسان غیرعفیف، همواره نگرانی وبی اعتمادی همسرش را به دنبال دارد که این موضوع عامل بسیاری ازناراحتی ها، مشکلات روحی و به دنبال آن اختلافات خانوادگی است.

عفّت انسان موجب می شود که همسر به پاکی و سلامت اخلاقی او اطمینان پیدا نموده، با دلی خوش و خاطری آسوده به انجام وظایف خانوادگی بپردازد؛ زیرا می داند که عفّت همسرش مانع آلودگی او به زشتی هاست.
حضرت علی علیه السلام فرمودند: «عفت، انسان را حفظ می کند و او را از پستی ها نگه می دارد».[1]


2- پاکدامنی همسر

یکی از آثار حفظ عفّت در محیط خانوادگی، پاکدامنی همسر است؛ زیرااگر شوهر عفیف باشد، پاکدامنی او در اخلاق و رفتار همسرش نیز تأثیر داشته، او را به سوی خوبی ها سوق می دهد. امام صادق علیه السلام فرمودند: «از زنان مردم چشم بپوشید تا همسرانتان عفیف بمانند».[2]


3- تحکیم پیوند خانوادگی

خویشتن داری و عفاف محیط خانواده را از فساد اخلاقی و اختلافات ویرانگر در امان می دارد؛ زیرا عفّت، بزرگترین عامل حفظ انسان از غلتیدن به ورطه فساد و تباهی است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «نتیجه پاکدامنی، مصون ماندن است».[3]

انسان عفیف، بیش از حدّ لازم طلب نمی کند و در زندگی زناشویی به همسرخود قانع بوده، در پی هوسرانی نمی رود.

حضرت علی علیه السلام فرمود: «هر کس آنچه را نمی یابد بخواهد، به [زینت] عفت آراسته نیست».[4]

در مورد راه های دست یابی به عفّت و پاکدامنی در زندگی زناشویی نیزگفتنی است که دست یابی به چنین ملکه ای از طریق شناخت، به کارگیری وتقویت عواملی امکان پذیر است که برخی از این آنها عبارتند از:


1- غیرت

غیرت، نفرت طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی است که محبوب اوست.[5] وجود این صفت در فرد باعث می شود که وی از آنچه دوست دارد ویا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید.

در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است وانسان های غیور را دوست دارد و به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است.[6]

غیرت، عاملی است که انسان را از ارتکاب فساد و تباهی حفظ کرده، موجب پاکی او می گردد. این امر نشانگر رابطه مستقیم صفت غیرت و مردانگی با پاکدامنی است، به همین دلیل است که هر کس به قدر بهره مندی از مردانگی، از پاکدامنی نیز برخوردار خواهد بود.

حضرت علی علیه السلام در این زمینه فرمودند: «ارزش مرد به اندازه همت او... و عفتش به اندازه غیرت اوست».[7]

زن و شوهر غیرتمند نه خود را به هوسرانی های زودگذر سرگرم می کنند، نه زمینه فساد را برای دیگران آماده می کنند و نه نسبت به بی عفّتی اعضای خانواده بی اعتنا هستند؛ بنابراین همان گونه که وظیفه دارند با دیگر مردان و زنان نامحرم رابطه برقرار نساخته و از چشم چرانی، هوسرانی و پیروی از خواهش های نفسانی خودداری نمایند، شایسته است همسر و فرزندان خود را از انجام کارهایی که موجب لکه دار شدن عفّت خانواده می گردد، بازداشته، گفتگوها، حجاب و پوشش، رفت و آمد، معاشرت و مهمانی ها را کنترل کنند تا با مراقبت صحیح نه افراطی از خطرات احتمالی جلوگیری نمایند.


2- تأمین نیازهای جنسی

ارتباط صمیمی بین زن و شوهر، بقای کانون گرم و پر نشاط خانواده را تأمین می نماید که جز با محدود کردن بهره وری های مشروع در خانواده و منع لذّت جویی های غیرمشروع در محیط اجتماع حاصل نمی شود.

در حقیقت کسی که نیازهای غریزی اش در محیط خانواده، از طریق صحیح و مشروع تأمین می گردد، به راحتی می تواند در محیط بیرون و در برخورد با زمینه های فساد جنسی، خود را کنترل نماید.

در این میان گرچه تأمین نیازهای جنسی همسر از وظایف مشترک زن و مرددر زندگی زناشویی است؛ ولی این وظیفه بیشتر بر دوش زن قرار دارد؛ زیراشوهر به علّت حضور بیشتر در جامعه و خصلت تهاجمی بودن غریزه اش بیشتردر معرض خطر قرار دارد و اگر از طرف همسرش به درستی ارضا نشود، امکان خطر انحراف و آلودگی او را تهدید خواهد کرد.


3- آراستگی همسر

زیبادوستی و زیباطلبی از امور فطری انسان هاست، به همین دلیل هر انسانی از زیبایی و آراستگی لذّت برده و از ژولیدگی و زشتی دوری می جوید؛ بنابراین یکی از راه های عفیف ماندن زن و مرد آن است که هر یک خود رابرای همسر بیاراید تا زیبایی و نشاط محیط خانواده دوچندان گردد.

امام صادق علیه السلام در این زمینه فرمودند: «شایسته نیست زن، خود را [بدون زینت] رهاکند، گر چه با آویزان کردن گردنبندی باشد و سزاوار نیست دستش را بدون رنگ بگذارد، اگرچه با کمی حنا باشد، هر چند آن زن سالخورده باشد».[8]

البتّه نباید از نظر دور داشت که زن نیز از شوهرش انتظار دارد به وضع ظاهری خود رسیدگی کرده، لباس پاکیزه بپوشد، بوی خوش استعمال کرده وهمواره آراسته و زیبا باشد؛ زیرا این آراستگی نقش بسزایی در پاکدامنی زن خانواده خواهد داشت.

امام رضا علیه السلام در این زمینه می فرماید: «آمادگی (آراستگی مرد) بر عفت و پاکدامنی زن می افزاید و گروهی از زنان، عفت خود را ترک کردند؛ زیرا شوهرانشان خود را برای نیازهای آنها آماده نکردند».[9]


4- حیا

اکثر مواقع واژه عفّت و حیا در کنار هم به کار می روند و در انجام یک عمل پسندیده و یا ترک یک کار نادرست، لازم و ملزوم یکدیگرند.

حیا، حالت شرمساری و خجلت در ارتکاب اعمال ناپسند است. این صفت مایه دوری از کارهای زشت بوده[10]، صفا، پاکی و عفّت را در محیط زندگی خانوادگی به ارمغان می آورد، در حالی که پرهیز نکردن از کارهایی نظیرشوخی های زننده، سخنان زشت و ناروا، توصیف مفاسد اخلاقی دیگران و.. . که شرم و حیا را در انسان ضعیف و کمرنگ می کند منجر به خدشه دار شدن عفّت انسان و محیط خانوادگی می گردد.

بنابراین، انسان هر اندازه به حیای خود و همسرش اهمیت دهد، بر عفّت وپاکدامنی اعضای خانواده اش افزوده و موجب استحکام روابط جمعی وخانوادگی خواهد شد.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: «عفت به اندازه حیای [انسان ] است».[11]

ویژگی عفت و حیا، عاملی بسیار مؤثر در حفظ و ارتقای موقعیت وشخصیت زن و نیز گرایش مرد به سوی زن است. ناگفته نماند که حیای زن در برابر مردان بیگانه ارزشمند است؛ و از آن به «حیای عاقلانه» یاد می شودو باعث ارتقاء سطح سازگاری همسران می شود. اما در مقابل «حیای احمقانه»!

در ارتباط میان زن و شوهر زمینه ناسازگاری آنان می شود.[12] حیایی برخاسته ازدانایی، نه حیایی که پیامد نادانی است.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«خیر نساءکم التی أذا خلت مع زوجها، خلعت له درع الحیاء و اذا لبست، لبست معه درع الحیاء»[13]

؛ «بهترین زنان شما کسی است که چون با همسرش خلوت کند، جامه حیا از تن به در کند و چون بپوشد و همراه او شود، زره حیا را بر تن کند».

حضرت بهترین زن را کسی می داند که چون جامه بپوشد و از خانه بیرون رود، لباسی از حیا و عفت بر تن کند که مانند سپر و زره حافظ او باشد؛ یعنی با چنان وقار و سنگینی راه برود که تیرهای نظر جوانان هرزه اجازه ورودبه شخصیت او را نداشته باشد؛ ولی در خلوت با شوهر، هرگونه ظرافت کاری، طنّازی و عشوه گری برای زن نه تنها جایز، بلکه بهتر است. بهترین زن مسلمان، زنی است که در زمان خلوت با شوهرش، خوش زبان و شیرین حرکات باشد. چیزی که زن را در ردیف بهترین زنان مسلمان قرار می دهد، همین است که بتواند این دو حالت به ظاهر متناقض را در وجود خود حفظ کند. خلاصه آن که زن باید با لباس رزم و بزم خود را بشناسد و هر یک در جای خودبپوشد.[14]

برخی ممکن است کمرویی را مترادف با حیا و عفت بگیرند. به خصوص اگر این پدیده درباره دختران مطرح شود آن را تایید و تمجید هم می کنند. اما باید به این موضوع توجه داشت که حیاء و کم رویی دو امر متفاوت هستند.

حیاء و عفت یک امر ارادی است ولی کمرویی یک امر غیرارادی می باشد. حیاء شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. ممکن است درهر دو یک نوع کناره گیری وجود داشته باشد ولی در کمرویی به علت عدم توانایی در ابراز وجود است ولی در حیا به خاطر امر مطلوب تر است.

حیاء یکی از ارزش های اخلاقی است که فرد را از ارتکاب کارهایی که ازنظر اجتماعی و اخلاقی ناپسند است باز می دارد. فردی که دارای حیاء است نسبت به دیگران فرصت انتخاب صحیح بیشتری دارد. زیرا فرصتی را پیدامی کند که بتواند کنار بایستد و با تفکر موقعیت را بنگرد و سپس آگاهانه و با اندیشه عمل نماید. از این رو در آیات و روایات حیاء و شرم مورد تمجیدقرار گرفته اما کمرویی نکوهش شده است.

حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:

«الحیاء لایاتی الا بخیر»[15]

؛ «حیاء جز خوبی به بارنمی آورد».

حضرت علی علیه السلام فرمود:

«الحیاء سبب الی کل جمیل»[16]

؛ «شرم و حیاء وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیکی است».

امام صادق علیه السلام در نکوهش کم رویی و آثار نامطلوبی که به دنبال داردمی فرماید:

«من رق وجهه رق علمه»[17]

؛ «هر کس که کمرو باشد کم دانش شود».

برخی روایات کمرویی و خجالتی بودن را عامل محرومیت معرفی می کند.[18] همان طور که افراد کم رو در کسب دانش، تحصیل موقعیت های اجتماعی بالا ودفاع از حقوق خود دچار مشکل می شوند، در پیشرفت و تعالی نیز با موانعی رو به رو می شوند. بنابراین درباره فرق حیاء و کم رویی می توان گفت: حیاءیک فضیلت است و باعث ترقی، کمال و مسئولیت پذیری اجتماعی می شود ومورد ستایش افراد جامعه است اما کم رویی سبب محرومیت از رسیدن به تعالی روحی، شکوفایی استعدادها و خلاقیت فرد و گریز از مسئولیت پذیری می شودو قابل پذیرش برای جامعه نمی باشد، در حالی که حیا قدرت نه گفتن و شجاعت را افزایش می دهد افراد کمرو از نه گفتن به دیگران می هراسند از این رو چه بسادچار برخی بزه ها و انحرافات می شوند.

در نتیجه می توان گفت که حیا و عفت برای زنان و مردان لازم و پسندیده است و البته در روابط زناشویی می باید به گونه ای عمل کرد که رضایت هر دویعنی زن و شوهر حاصل گردد.


پی نوشت ها:
[1] . «الْعَفافُ یَصُونُ النَّفْسَ وَ یُنَزِّهُها عَنِ الدَّنایا»؛ (شرح غررالحکم، ج 2، ص 106).
[2] . «عَفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعُفَّ نِساؤُکُمْ»؛ (بحارالانوار، ج 71، ص 270).
[3] . «ثَمَرَةُ الْعِفَّةِ الصِّیانَةُ»؛ (شرح غررالحکم، ج 3، ص 323).
[4] . «لَمْ یَتَحَلَّ بِالْعِفَّةِ مَنِ اشْتَهى ما لا یَجِدُ»؛ (همان، ج 5، ص 98).
[5] . مجمع‏البیان، واژه غیرت.
[6] . میزان الحکمه، ح 15263.
[7] . «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ ... وَ عِفَّتُهُ عَلى قَدْرِ غَیْرَتِهِ»؛ (نهج‏البلاغه، حکمت 44، ص 1110).
[8] . وسائل الشیعه، ج 14، ص 118.
[9] . وسائل الشیعه، ج 14، ص 183.
[10] . شرح غررالحکم، ج 1، ص 366.
[11] . شرح غررالحکم، ج 4، ص 312.
[12] . قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «الحیاء حیاءان، حیاء عقل و حیاء حمق»؛« حیا دو قسم‏است: یکى عاقلانه و دیگرى احمقانه».(محمد باقر مجلسى، بحار الأنوار، ج 74، ص 156).
[13] . همان.
[14] . سید جواد مصطفوى، بهشت خانواده، ج 1، ص 60.
[15] . همان، ص 1356.
[16] . محمد، محمدى رى شهرى، ترجمه میزان الحکمة، ج 3، ص 1352.
[17] . همان، ص 1356.
[18] . همان، ص 1356.

منبع: حوزه نت